موضوع تحقیق :(( محیط زیست استان خوزستان و یزد و گیلان ))
برای مشاهده به ادامه مطلب بروید
یکى از مسائل زیست محیطى در این استان تخریب مراتع و جنگلهاست. بهرهبردارى نامناسب از منابع طبیعى براى سوخت، تغذیه و دام باعث شده است که به مراتع و منابع طبیعى استان خسارات سنگینى وارد شود.
همچنین بر اساس آمار میانگین 10 ساله اخیر، سالانه در استان حدود 600 هکتار از جنگلها تخریب مىشوند که ناشى از بهرهبردارى نامناسب در زمینه تامین علوفه براى دام، تغذیه و سوخت است.
یکى دیگر از مسائل محیط زیست در این استان آلودگى آب رودخانههاست. فاضلاب شهرى و مراکز صنعتى همچنین روستاهاى بالادست منابع آلوده کننده رودخانه کارون و دیگر روخانههاى مىباشند.
فاضلاب شهرى از چندین نقطه بدون اینکه تصفیه اصلى روى آن صورت گیرد وارد رودخانه مىشود.
علاوه بر فاضلاب شهرى، فاضلاب کشت و صنعت کارون نیز وارد رودخانه مىشود که بر آلودگى آب مىافزاید و زندگى آبزیان را در معرض خطر قرار مىدهد.
بعضى از صیادان با استفاده از سموم اقدام به صید ماهى مىکنند و آنها ضرر و زیانهاى جبران ناپذیرى به آبزیان و سلامتى مردم مىرسانند.
علاوه بر آن بعضى از کارخانههاى صنعتى هواى محیط را آلوده مىکنند و به آنها اعلام شده که با نصب فیلترهاى تصفیه کننده گرد و غبار از مقدار آلودگى هوا بکاهند.
همچنین در مناطق نفت خیز استان اغلب چاههاى نفت و گاز متروکه عامل عمدهاى در نشت گازهاى مسموم به اطراف مىباشند.
مخزن نفتى خصوصا در شهر مسجد سلیمان داراى پوشش سنگى نامطمئن و ضعیفى است و منطقه مسجد سلیمان از نظر لرزه خیزى یکى از مناطق فعال ناحیه خوزستان است و این عامل نیز مىتواند در تحریک و فعال نمودن نشتهاى سطحى نقش داشته باشند و هم اکنون تمام مناطق مسکونى مسجد سلیمان در محدوده گسترش گاز قرار دارد.
گاز همراه نفت آنقدر سمى و خطرناک است که موجب از بین بردن احساس بویایى در انسان مىگردد.
در ضمن سوزاندن گازهاى همراه نفت در منطقه خوزستان روزانه 18000 تن مواد آلاینده را در فضا منتشر مىنماید.
در طول دو دهه گذشته، سیاستهاى اجرایى به کار گرفته شده موجب گردیده تا واحدهاى تولیدى و صنعتى کوچک و بزرگ نساجى و کورههاى آجر پزى و ریختهگرى و آبکارى با سرعت رشد یابد و استقرار بى رویه صنایع در قبل از انقلاب و اشغال فضاهاى وسیع در پیرامون و حاشیه شهر یزد سبب اختلال در کارکردهاى شهر و سیستم ارتباطات درون و برون شهر شده که در نهایت مىتواند موجب تخریب اکوسیستمهاى موجود در منطقه شود.
استان یزد در حال حاضر با آلایندهها و پارامترهاى محدود کنندهاى روبرو است که کم و بیش تنگناهایى را در امر توسعه و امر ارتقاء کیفیت زیست محیطى ایجاد مىکنند. بطور خلاصه شرایط آب و هوایى استان خشک و کویرى است که به لحاظ منابع آب با فقدان منابع آب دائمى و سطحى و کمبود شدید آب در حد بحران شورى رو به تزاید است.
خاکهاى استان عمدتا خاکهاى کویرى، یا شبه خاک بوده که همواره با فرسایش طبیعى و انسانى روبرو مىباشد. عناصر و پارامترهاى اصلى تشکیل دهنده اکوسیستمهاى حساس محیط زیست استان به دلیل تخلیه فاضلاب شهرى و خانگى بدون تصفیه، وجود صنایع نساجى و کشاورزى و سایر واحدهاى تولیدى در پوکه قنوات و چاههاى جاذب و زمینهاى اطراف منابع آبى شهرها، استفاده واحدهاى تولیدى و صنعتى در یزد و نیروگاه و کورههاى آجر پزى از سوختهاى فسیلى (مازوت و گازوئیل) در فرآیند تولید، احتراق ناقص وسایط نقلیه موتورى و وسایل گرمایش مراکز مسکونى و همچنین استفاده از سموم دفع آفات نباتى و کودهاى شیمیایى، در معرض تهدید و ایجاد آلودگىهاى مختلف قرار گرفته است. لذا به منظور کمک به امر حفاظت از نسل حیات وحش و دسترسى به تنوع زیستى، ارائه راهبردها و تمهیداتى جهت رفع تنگناها با اتکا به مدیریت علمى بر منابع محیط زیست طبیعى و انسانى همچنین اتخاذ استراتژى و برنامه و خط مشى مدون جدید، جهت توسعه استان ضرورى به نظر مىرسد.
در دهههاى اخیر جنگلهاى استان گیلان در معرض هجوم غارتگران منابع طبیعى قرار گرفته است و صداى گوشخراش ارههاى برقى جنگلها را فرا گرفته است. در کشورى که 80 درصد اراضى آن شامل کوهها، درهها، کویرهاى خشک، دامنه کوهها و تپههاست و بیش از 25 میلیون هکتار از زمینهاى آن دچار شورى بوده و کویر زایى هر ساله بخش وسیعى از اراضى قابل کشت را مىبلعد.
با نهایت تأسف در طول سه دههاى اخیر وسعت جنگلهاى آن از 18 میلیون هکتار به 12 میلیون هکتار کاهش یافته است و از جنگلهاى صنعتى منطقه بیش از یک سوم باقى نمانده است.
جنگلهاى گیلان به دلیل شرایط خاص جغرافیایى مانند اقلیم مساعد، بارش کافى، خاک حاصلخیز، داشتن درختان تنومند و چوبهاى صنعتى و تجارتى، ییلاقهاى باصفا و خوش آب و هوا و عبور جادههاى مهم ارتباطى کشور از آنها در معرض تجاوز و تخریب و پس روى قرار گرفتهاند.
در طول چند دهه اخیر روند تخریب و نابودى جنگلها در استان گیلان شدت یافته است. در طى این چند دهه استفاده از جنگل به عنوان چراگاه، قطع غیر مجاز درختان و آتش سوزى جنگلها سبب تخریب جنگلهاى استان شده است.
در سالهاى اخیر، استان گیلان همواره از انواع آلودگیها و تخریب محیط زیست بوسیله انسانها مصون نمانده است. با افزایش جمعیت، توسعه شهرنشینى و صنعت، بر کمیت و کیفیت آلودگیها و انهدام سریع منابع طبیعى افزوده شده است. از عوامل مهم انهدام سریع منابع طبیعى افزوده شده است.
از عوامل مهم انهدام سریع منابع طبیعى در این استان مىتوان از فاضلابهاى صنعتى، شهرى و خانگى، کشاورزى (کودها و سموم) نام برد و جنگلهاى گیلان اکنون در معرض خطر جدى عوامل متعدد انسانى است.
در استان گیلان تخلیه انواع فاضلابها، هرز آبهاى شهرى و زباله در محیط سبب آلودگى آب مىشود. فاضلابهاى صنعتى، شهرى و کشاورزى، آبهاى سطحى و زیرزمینى را در معرض آلودگى قرار داده است.
وجود مواد زاید در پس آبهاى صنعتى مانند ازت، سیانور، کرم، فنل و سایر مواد شیمیایى موجب تلف شدن موجودات آبزى شده، به طورى که در رودخانههاى رشت که قبلا محل مناسبى براى صید ماهیان بود هم اکنون ماهى در آن کمتر دیده مىشود.
فاضلابهاى کشاورزى در استان گیلان به دلیل استفاده فزاینده و بى رویه مواد شیمیایى مانند کودهاى علف کش و حشره کش، آلودگى آبها را افزایش داده است.
با توجه به زراعى بودن استان و استفاده از کودهاى شیمیایى مانند نیترات، فسفات و کربنات پتاسیم، علاوه بر آلودگى آبهاى سطحى، آب زیرزمینى را نیز در معرض آلودگى قرار داده است. در استان گیلان از بین رفتن جنگلها از سویى و توزیع نامناسب بخشهاى صنعتى از سوى دیگر موجب آلودگى هوا شده است.
آلودگى هوا در استان گیلان از دو منبع؛ کارخانهها و صنایع و از وسایل نقلیه سرچشمه مىگیرد.
توزیع نامناسب صنایع و تمرکز 990 واحد صنعتى در رشت و وجود 91 واحد از کارخانههاى تولید چاى خشک در استان گیلان، هواى این استان را بشدت آلوده کرده است.
قطع روز افزون درختان جنگلى و از بین رفتن جنگلها محیط زیست را در معرض نابودى قرار داده است.
همچنین از عوامل مهمى که زیستگاه انسانى و حیوانى را در معرض تهدید قرار داده و در سالهاى اخیر خسارات مهمى را وارد ساخته است، زبالههاى فراوانى است که در حاشیه شهرهاى استان به شکل غیر بهداشتى دفن مىشود.
با توجه به بالا بردن سطح آبهاى زیرزمینى، دفن زباله موجب آلودگى آبها شده است. به عنوان مثال دفن روزانه 250 تن زباله در جنگلهاى سروان با روش ابتدایى موجب آلودگى سرچشمه سیاهرود و مرگ و میر ماهیان پرورشى استخرهایى که از این رود تغذیه مىشوند، شده است.
دفن و دفع زباله، آلودگىها و بیمارىها متعددى را نیز در میان روستائیان همجوار محل دفن زباله و بیماریها دامى در اثر چرا در محل زبالهها و انتقال آن را به انسان موجب شده است.